۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

در باب دوستی




در باب دوستی 19 ساله تو هیچ نمی توانم بنویسم. فقط یک حس است.یک حس خوب، عالی یا فوق العاده . . .
برای اولین دوست دنیای من و قدیمی ترینش تا ابد.


فقط برای این که یادمان نرود سوار چرخ فلک خاموش می شدیم، با هم پاستیل می خوردیم و دیگر گریه نمی کردیم، رفیق!


۶ نظر:

زنبیل گفت...

هستین مگه نه؟!
من هرجا میرم اسم شما هست. البته اگه درست گرفته باشم. رتبه ۱۲۳.
بله؟ اول بگین درسته یا نه :)

miss molook گفت...

درست یا غلط اینجا جایش نیست!!

امیر شوکتی گفت...

ااا. این که منم!

سپیده گفت...

من زنبیل هستم.
برداشت بدی شد از کامنتم انگار عزیزم :)
دانشجوی سال آخر نقاشی ام. خوشحالم پیدا کردمت. ماجراش طولانیه. و جالب.
موفق باشی.

miss molook گفت...

ببخشید!
ما هم رو می شناسیم؟
اگه می خوای به ایمیلم،میل بزن

Matin گفت...

mer30 negin jan . khodet midooni ke manam ta akhare omram be yadet mimoonam chon to bara man (eyne hamooni ke gofti)avalin dooste man too in donja hasti. vaghean mamnoonam ke inja az man jad kardi . vaghean delam va3 un ruza tang shode.
Matin!