۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه

دیگر دارد از سنم می گذرد


انگار که همیشه منتظر یک بسته باشی

یک جعبه، که اصلا نمی دانی چی توش می تونه باشه

اسم فرستنده هم نداشته باشه و تو مدام تا بسته رو باز کنی و ببینی چی توش هست داری حدس می زنی که چی؟ کی؟

هر چیزی که توش بود یک نامه هم توش باشه

یه نامه خوب، از اون نامه هایی که من تا حالا نگرفتم

یه نامه که بشه برای تا همیشه لای یه کتابی نگهش داشت

حتی وقتی هم که پیر شدی و خوندیش، هیجان اون روز یادت بیاد

.

زندگی من خیلی غم انگیزه، تا حالا هیچ کسی برای من نامه ننوشته. تا حالا پستچی هیچ بسته ای برای من نیاورده.

برای هر کاری که جوان باشم، دیگر دارد سنم از گرفتن نامه می گذرد، کاش پستچی یکبار هم برای من می آمد.


۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه


حالم خوش است

گاهی

که یک دوست از راه دور می آید

یک دوست قدیمی مسیج می زند که دلم برایت تنگ شده

ساعت دو نصف شب یک دوست مثل قدیم ها برایم میس کال می اندازد


حالم خوش است

همیشه

وقتی، هستی


۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه


بیا یک دو سه بگوییم و دیگر غصه نخوریم

نه

یعنی بیا یک دو سه بگوییم و من دیگر غصه نخورم

خوشحال باشم، خوشحال باشیم

ناخودآگاه هم سراغ آهنگ هایی که تویش goodbye دارد نروم

فقط باید حواسم باشد خوب نگاهت کنم

حتی یک وقت اشک نریزم که تار ببینمت

. . . .



۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

دوستت دارم


دوستت دارم خالی دیگر معنا نمی دهد

انگار این بار خوب جواب پس نمی دهد


دوستت دارم فقط شده است یک نگاه

یک عزیزم، چطوری؟ -خسته ام، آه


دوستت دارم که چون و چرا ندارد

کار و بار و ضبط صدا ندارد


من می دانم و تو و خودِ خودمان

عکس لب دریاچه، نشان به همان نشان


دوستت دارم های من چهارخانه شده است

طعمش، طعم شکلات های دست ساز است


دوستت دارم، کوله من، روی کول توست؟

می دانم نُتِلا می خوری با نون تُست؟


دوستت دارم، ها کردن عینکت است

آگزیلاری ماشینت در دست من است


دوستت دارم که لپ تاپم هی خراب می شود

«دَنس می تو دِ اِند آو لاو»توی گوشمان پخش می شود


دوستت دارم، همین شعر تکه پاره است

راست بودنِ آخر داستان آقا کلاغه است


نگین نصیری ۱۳۹۰/۰۴/۱۲