دوستت دارم خالی دیگر معنا نمی دهد
انگار این بار خوب جواب پس نمی دهد
دوستت دارم فقط شده است یک نگاه
یک عزیزم، چطوری؟ -خسته ام، آه
دوستت دارم که چون و چرا ندارد
کار و بار و ضبط صدا ندارد
من می دانم و تو و خودِ خودمان
عکس لب دریاچه، نشان به همان نشان
دوستت دارم های من چهارخانه شده است
طعمش، طعم شکلات های دست ساز است
دوستت دارم، کوله من، روی کول توست؟
می دانم نُتِلا می خوری با نون تُست؟
دوستت دارم، ها کردن عینکت است
آگزیلاری ماشینت در دست من است
دوستت دارم که لپ تاپم هی خراب می شود
«دَنس می تو دِ اِند آو لاو»توی گوشمان پخش می شود
دوستت دارم، همین شعر تکه پاره است
راست بودنِ آخر داستان آقا کلاغه است
نگین نصیری ۱۳۹۰/۰۴/۱۲
۷ نظر:
ali minevisid.lotfan bishtar be weblogeton sar bezanido benevisid.
وزن و قافیه چرا تو باقالیاست؟
ماجرا فان علی، من که شاعر نیستم بابا
:-w چشت زدم!
کاری با وزن و قافیه ندارم...خیلی حس خوبی داشت...
نه چون تو, تویی و نه چون من ,منم.چون عالی بود عالی بود.
توکلی منم حسش رو دوست دارم :)) ولی بقیه ماجرا مشکل داره دیگه! :))
فرناز جونم مرسی :*
ارسال یک نظر