۱۳۹۰ دی ۱۳, سه‌شنبه

غیرعادی ترین عادی دنیا


اگر آن طرف داستان تو نبودی

شروع می کردم و همه چیز را با خیال راحت می نوشتم

ولی حالا

حتی پیش بینی هم نمی کنم

فقط

دفترم را بستم

تا مطمئن باشم هیچ داستانی نمی نویسم

تا مطمئن باشی


این طوری همه چیز عادی تر پیش می رود

خیلی معمولی

همان طور که باید باشد



۱ نظر:

hirbod گفت...

تنها تو را بیم می دهم که شاید او بی پروا دفتر گشوده.... داستان های اتفاق نیافتاده تان را هم تعریف کند!