۱۳۹۱ فروردین ۱۲, شنبه

ملحفه، خانه، زندگی


کفن پیچ وسط پذیرایی دراز کشیده بود. روی کفن پر از شاپرک بود. به جان خودم پر از شاپرک بود. حتی اگر قسمت اول جمله را هم دروغ گفته باشم، مطمئنم که شاپرک ها بودند.


می شود کفن، می شود گور، می شود جهنم. وقتی دست هایی را می بینی که مطمئنی باید روی شاتر دوربین باشد یا روی آرشه ویولن سل ولی نیست.


هیچ نظری موجود نیست: